همکلاسی های غیر ایرانیم از قیمت و کیفیت خدمات درمانی ایران تعریف می کردند، اما خودم قدر نعمت را همان اوایل مهاجرتم فهمیدم، وقتی یک شب کارم به بیمارستان کشید. البته که مجبور شدم تا صبح تو خونه صبر کنم. 

(شاید ندونید که 6 بعدازظهر همه مغازه ها و فروشگاه ها می بندند و پرنده تو شهر پر نمیزنه. بخصوص که روز اول بهم هشدار داده بودند:

- اینجا ایران نیست! تا می تونی شب بیرون نرو، چون اگر اتفاقی بیقته حتی پلیس هم کمکی نمی کنه!)

در هر حال با نذر و نیاز صبح شد و اولین واکنش اطرافیانم به خونریزیم این بود که با نگرانی ازم بپرسند:

- بیمه ای؟!(1000 مرتبه) مطمئنی می خوای بری بیمارستان؟ میدونی هزینه اش چقدر میشه؟! مطمئنی بیمه هزینه هات را پوشش میده؟!

بعد از اینکه مطمئن شدند من فهمی از مشکلات اقتصادی اروپا ندارم و پول برام علف خرسه، با هم رفتیم یک بیمارستان اون سر شهر که ظاهرا نزدیک ترین بیمارستان بود. (البته که تو هرکوچه یک کلیساست اما کل شهر دوتا بیمارستان بیشتر نداشت که به لطف کرونا چندتا دیگه هم اضافه شد1)

رفتیم اورژانس و در عین خلوتی 5 ساعت منتظر نشستیم تا نوبتمون شه.

البته اینجا رتبه یک رفاه را داشت. اگر مثلا خدای نکرده کانادا بودیم که احتمالا 72 ساعت منتظر می موندیم (بخوانید)!

دکتر حتی پانسمان را باز نکرد زخم را نگاه کنه، چه برسه به اینکه بخواد زخم را بشوره و یا پانسمان جدید بگذاره! فقط گفت:

- تو این مرحله دیگه کاری از دست ما برنمیاد. ممکنه عصب را برای همیشه از دست بدی و یا خودش به مرور زمان ترمیم بشه.

:|

البته این تجربه تاثیری در اعتماد من به سیستم بهداشت اروپا نداشت. حتی وقتی پای یکی از همکارهام تو اسکی شکست باز فقط این من بودم که می گفتم بریم بیمارستان و بقیه همچنان عین آدم فضایی نگام می کردند! آخرشم خودشون یک آتلی بستند و معتقد بودند دکتر هم همینکارو می خواد بکنه دیگه چرا این همه پول بدیم؟!!

 

خب تو تهران گذشته از اینکه پیش اومده ساعت یک نصف شب تنهایی، بدون نگرانی، تو خیابون قدم زنان برم خونه، هرجا سر بچرخونم یک مطب و بیمارستان و حتی درمانگاه خیریه هست و هیچ وقت به این فکر نکردم که هزینه یک ویزیت معمولی چقدر مهمه. و هیچ وقت اولین و حتی آخرین واکنشم به خونریزی بقیه این نبوده که بپرسم: «بیمه داری؟» حتی فکر کردن بهش برای ما ایرانی ها خیلی غیر عادیه.

 

بگذارید یک نگاه به آمار داشته باشیم. فکر کنم الان مشخصه چرا ما صاحب رتبه یک رفاه بودیم، چون داشتیم با کانادا و آمریکا مقایسه می شدیم نه ایران، و یا بقیه دنیا!! البته شاید هم بهداشت و سلامت جزو متغیرهای رفاه نیست. نمی دونم!

 

 

خدمات بهداشتی کانادا که معروفه، طبق پاسخ این سایت یکی از علل زمان طولانی انتظار در کانادا کمبود امکانات و کارمند است:

Why are healthcare wait times so long in Canada?

Lack of medical equipment and staff

خب کانادا که تحریم نیست. و طبق اطلاعات بانک جهانی این ایرانه که کمبود پرستار و دکتر داره نه کانادا (لینک)!

چه آمار و نتبجه متناقضی!

 

 

 

پ ن 1: از نظر من ربطی نداشت. فقط چون تو ایران زیاد شنیده بودم «بجای مسجد بیمارستان بسازید» گفتم شاید ربط داشته باشه!