بیش از نیم قرن است که ابزارهای مهندسی ژنتیک زندگی بشر را سریع تر و ساده تر کرده است. از تولید داروها و کیت های تشخیص تا پودرهای ماشین لباسشویی و فرآورده های غذایی نمونه ای از محصولات متداول این دانش قدیمی هستند. اما تمام اینها فراورده های نوترکیب محسوب می شوند، نه خود موجود نوترکیب.

رها سازی موجودات نوترکیب و بخصوص استفاده مستقیم آنها در زنجیره غذایی، با چالش های فراوانی در حوزه های سلامت و محیط زیست همراه است. با این حال، ذینفعان گیاهان تراریخت این مسیر را برای تامین غذای آینده بشر ضروری می نمایند. اما آیا این ضرورت نمایی ریشه در حقیقت دارد؟

تصور کنید کرونا و تغییر سبک فرزندآوری بر رشد جمعیت تاثیر نگذاشته و جمعیت جهان مطابق پیش بینی ها از 7.7 بیلیون نفر در سال 2019 به 9.6 بیلیون نفر در سال 2050 برسد. در این صورت برای تامین غذای این جمعیت عظیم چه میزان سطح کشت باید اضافه شود؟

طبق برآورد محققین تنها 5% افزایش سطح زیر کشت برای تامین غذای جمعیت در 2050 کافی می باشد. در حقیقت تنها کافی است کمی از مراتع یا حاشیه زمین های کشاورزی به سطح زیر کشت اضافه شود تا دیگر مشکلی از نظر تامین غذا نداشته باشیم. برای اطلاعات بیشتر به نمودار منتشر شده توسط کالج امپریال لندن (جزو 10 دانشگاه اول جهان) نگاهی بیندازید:

 

پس در حقیقت کشاورزی فعلی مشکلی برای تامین غذای سال 2050 نخواهد داشت. اما اگر نخواهیم از این 5% زمین استفاده کنیم، آیا همچنان مسیر پر ابهامی همچون گیاهان تراریخت تنها راه برون رفت از این مشکل است؟!

برای درک بهتر جواب کافی است  نیم نگاهی به فهرست راهکارهای منتشر شده توسط دانشگاه دلف هلند داشته باشیم:

  • بهبود مدیریت منابع کشاورزی
  • استفاده از بذور پر بازده (غیر تراریخت)
  • ممانعت از هدر رفت محصولات (در زمین، مخازن و یا حمل و نقل)
  • بهبود زیرساخت های بازار
  • ممانعت از فرسایش خاک با کشت گیاهان مناسب در نواحی خشک
  • پیاده سازی سیستم های بازدارنده تنش خشکی (مدیریت و نوآوری در روش های آبیاری)
  • تغییر رژیم غذایی جهت کاهش مصرف گوشت
  • اجرای قوانین بازدارنده زمین خواری
  • افزایش درآمد روستاییان (در حوزه کشاورزی)
  • و ...

اجرای این راهکارها نه تنها به کشاورزی، که به بهبود سبک زندگی مردم کمک می کند و در کشور ما جای کار بسیار دارد، پس علت اصرار بر کشت محصولات تراریخت چیست؟